Traning


حتمآ برای شما هم بار ها پیش آمده که مثلآ یک لوگو را دیده باشید و از فونت آن خوشتان آمده باشد ولی ندانید که اسم آن فونت چیست. برای اینکه بتوانیم فونت یک عکس را پیدا کنیم چاره‌ای جز بررسی حرف به حرف آن با کلکسیون کاملی از فونت ها نداریم که اگر بخواهیم به صورت دستی این کار را انجام دهیم بعید است نتیجه‌ی قابل قبولی بگیریم .

سایت What The Font این کار را خیلی راحت کرده است. شما فقط URL عکس را می‌دهید یا آن را آپلود می‌کنید و بقیه‌ی کار را خودش انجام می‌دهد. یعنی حرف ها را با استفاده از OCR پیدا می‌کند و به بررسی آن ها با چند صد فونت می‌پردازد و شبیه ترین ها را به شما نشان می‌دهد.

ممکن است لازم باشد در این فرایند او را راهنمایی کنید و حروفی را که اشتباه تشخیص داده را تصحیح کنید.

برای مثال به پیدا کردن فونت لوگوی گوگل توسط What The Font نگاه کنید:

و البته کمی کمک هم لازم داشت:

منبع

گرد آورنده : علي توكلي

یکی از نویسندگان و متفکران کامپیوتری محبوب من جول اسپالسکی است، پیشتر در دو پست از او یاد کرده‌ام. او مقاله معروفی دارد که آغاز سال 2005 یعنی 3 سال پیش نوشته. مدت‌ها پیش بخشی از آنرا به فارسی برگردانده بودم. اکنون همه آنرا در سه بخش تقدیم می‌کنم:

پندهایی به دانشجویان کامپیوتر

گذشته از اینکه تنها یک یا دو سال پیش بود که من در مورد اینکه چگونه رابط کاربری توانمند ویندوز موج آینده را می سازد،گزافه گویی می کردم، دانشجویان کامپیوتر گهگاه به من ایمیل می زدند که به آنها پندهایی برای شغل (آینده) شان بدهم. از آنجا که اکنون فصل استخدام است بر آن شدم که پند های استاندارد خود را بنویسم تا که آنرا بخوانند، به آن بخندند و بیخیالش شوند.
خوشبختانه بیشتر دانشجویان کامپیوتر آنقدر زرنگ! هستند که به خودشان زحمت نمی دهند که از پیران و پیشگامان خود بخواهند که آنها را نصیحت کنند، امری که در کامپیوتر کار خوبی است. زیرا بزرگترهایشان آماده اند تا به آنها حرفهایی احمقانه و فسیل شده بزنند مثل ” تقاضا برای کاربران وارد کننده کارت پانچها تا سال 2010 به 100000000(صد میلیون) نفر خواهد رسید” یا ” بازار کارهای مرتبط با زبان Lisp امروزه بسیار داغ است”.

خود من هم هنگامی که دانشجویان کامپیوتر را نصیحت می کنم، نمی فهمم چه می گویم. به من امیدی نیست و دیگر به روز نیستم، از چیزهایی مثل Yahoo Messenger سر در نمی آورم (وحشتناک است نه؟) و هنوز هم از چیز قدیمی و عجیبی که به آن Email میگویند استفاده می کنم چیزی که زمانی همه گیر بود،زمانی که آهنگ‌ها بر روی صفحه صاف و گردی که به آن CD می گفتند به بازار آمد.
پس بهتر است که از این چیزهایی که اینجا می گویم چشم پوشی کنید و بجای آن از آن چیزهای آنلاینی درست کنید که می توان با آن دیگر مردم را پیدا کرد و قرار گذاشت و بیرون رفت.
با این وجود:
اگر از برنامه نویسی لذت می برید خدا را شکر کنید زیرا از جمله محدود افراد بسیار خوش شانسی هستید که با انجام دادن کاری که دوستش دارید می توانید زندگی خوبی بسازید. بیشتر مردم اینقدر خوش شانس نیستند. این ایده که “عاشق کارتان باشید” مفهومی کاملا نو است. در گذشته مردم فکر می کردند که کار چیزی ناگوار است که انجامش می دهید که پول در بیاورید تا با آن کاری را که واقعا دوست دارید انجام دهید ، آنهم پس از بازنشستگی در سن 65 سالگی به این شرط که پول لازم را داشتید و بیش از حد پیر و ناتوان نشده بودید و زانوها و چشم سالن داشتید و می توانستید بدون اینکه نفستان بند آید بیست قدم را بروید و هزار اما و اگر دیگر.
کجا بودیم؟ آهان. نصیحت.
بدون حرف پیش من 6 نصیحت رایگان برای دانشجویان کامپیوتر دارم:

1. نوشتن را پیش از فارغ التحصیلی یاد بگیرید .
2. زبان C را پیش از تمام شدن درستان یاد بگیرید.
3. اقتصاد خُرد را پیش از فراقت از تحصیل فرا بگیرید.
4. درسهایی که کامپیوتری نیستند را تنها به این خاطر که کسل کننده هستند سرسری نگیرید.
5. دیگر نگران فرصتهای شغلی که نصیب هندی ها می شود نباشید.
6. مهم نیست که چه می کنید دوره کارآموزی خوبی بردارید.

حالا اگر توضیح بیشتر میخواهید- به شرط آنکه آنقدر زود باور نباشید که این حرفها را تنها چون من گفته ام باور کنید- این را هم اضافه کنید: 7. بدنبال راهنمایی و کمکِ حرفه ای بگردید تا عزت نفس پیدا کنید.

نوشتن را پیش از فارغ التحصیلی یاد بگیرید
اگر لینوس توروالدز، لینوکس را تبلیغ نمی‌کرد آیا امکان داشت که لینوکس موفق شود؟ همانقدر که وی هکر و برنامه نویس موفقی است، همانقدر توانایی وی در بیان ایده‌هایش با نوشتن به انگلیسی در Email و لیست های پستی بود که باعث شد لینوکس بتواند گروه های داوطلبان را در سراسر جهان به خود جلب کند.
از آخرین روش خبر دارید، Extreme Programming ؟ بدون اینکه بگویم در باره این روش چه فکر می کنم، می گویم که دلیل اینکه شما درباره اش شنیده اید این است که از کسانی شنیده اید که نویسندگان و سخنرانان سرآمدی هستند.
حتا در مقیاس کوچکتر، هنگامیکه به هر شرکت برنامه نویسی دقت کنید، می بینید که توانمند و تاثیرگذار ترین برنامه نویسیان آنهایی هستند که راحت،روان و خوب به انگلیسی صحبت می کنند و می نویسند. اینگونه انگلیسی دانستن به ارتقا کمک می کند، گرچه دست شما نیست.
فرق برنامه‌نویس متوسط و یک برنامه نویس عالی در تعداد زبان‌های برنامه نویسی که می‌دانند و در اینکه پایتون یا جاوا را ترجیح می دهند نیست. بلکه در این است که می توانند ایده‌هایشان را بیان کنند یا نه. آنها با ترغیب مردم، موفق شده و نیرو می گیرند. با نوشتن توضیح و مشخصه‌های فنی واضح و روشن، به دیگر برنامه نویسان این توانایی را می دهند که کُدشان (برنامه) را بفهمند، یعنی دیگر برنامه نویسان بجای اینکه آن کدها را دوباره نویسی کنند با کدهای آنها کار می کنند و از این کدها استفاده می کنند. در غیر اینصورت کدشان بی ارزش است. با نوشتن مستندات فنی روشن برای کاربران نهایی، مردم متوجه می شوند که این کد چه کار می کند و این تنها راهی است که بوسیله آن کاربران ارزش این کدها را می فهمند. جایی در sourceforge تعداد زیادی برنامه‌های عالی و کاربردی مدفون شده‌اند و کسی از آنها استفاده نمی‌کند زیرا این برنامه‌ها را برنامه‌نویسانی نوشته اند که خوب نمی نویسند (یا اصلا نمی نویسند)، بنابراین کسی متوجه نمی‌شود آنها چه کرده‌اند و برنامه درخشانشان از درخشش می افتد.
من برنامه‌نویسی را استخدام نمی کنم،مگر آنکه بتواند واقعا خوب به انگلیسی بنویسد. اگر بتوانید بنویسید، هر جا که استخدام شوید، زود درمیابید که از شما می خواهند تا مشخصه های فنی را بنویسید یعنی اینکه دارید تاثیر خود را می گذارید و مورد توجه مدیران قرار گرفته‌اید.
بیشتر دانشگاهها کلاس‌های مشخصی به نام “نویسندگی حرفه‌ای” دارند، یعنی باید بتوانید خیلی خوب بنویسید تا آنها را پاس کنید. دنبال این کلاس‌ها بگردید و در آنها شرکت کنید. دنبال کلاس‌هایی بگردید که تکالیف هفتگی با روزانه دارند.
نوشتن در یک نشریه یا وبلاگ را آغاز کنید. هر چه بیشتر بنویسید، نوشتن آسانتر خواهد شد و هرچه آسانتر شود بیشتر می توانید بنویسید و به همین ترتیب.

زبان C را پیش از تمام شدن درستان یاد بگیرید. دقت کنید که گفتم C و نه C++. گرچه C به شکلی چشم‌گیر کمتر استفاده می شود ، هنوز برای کسانی که هم‌اکنون برنامه‌نویسی می کنند زبانی بین المللی است. زبانی است که با آن با یکدیگر ارتباط بر قرار می‌کنند و از آن مهمتر از زبان های جدیدی مثل Ruby,Python,Java که در دانشگاه یاد میگیرید (البته نه اینجا) به زبان ماشین نزدیک‌تر است (یا از هر زبان جدیدتر دیگری که درس می دهند). نیاز است که شما دست کم یک ترم به زبان ماشین نزدیک شوید وگرنه هیچگاه نخواهید توانست که کُدهایی کارا به زبانهای سطح بالاتر بنویسید. نخواهید توانست روی کامپایلرها و سیستم‌های عامل، که از بهترین کارهای برنامه‌نویسی بازار هستند، کار کنید. هیچگاه به شما برای خلق معماری پروژه های بزرگ اعتماد نمی‌شود. برای من مهم نیست که چقدر در مورد کنترل‌ها، بستارها و مدیریت استثناها می دانید: اگر نتوانید توضیح دهید که چرا while (*s++ = *t++); یک رشته را کپی می کند یا برایتان طبیعی‌ترین چیز در دنیا نباشد، آنگاه شما بر اساس خرافات و موهومات برنامه نویسی می کنید، اهمیت این مساله برای من مثل پزشکی است که اصول آناتومی را نمی‌داند و بر اساس گفته یک آدم ساده لوح، که گفته این دارو جواب میدهد، نسخه می‌نویسد. اقتصاد خُرد را پیش از فراقت از تحصیل فرا بگیرید. اگر تا حالا هیچ درس اقتصادی نگذرانده‌اید، باید بگویم اقتصاد از آن دسته رشته‌هایی است که با یک شاهکار انفجاری آغاز میشود،با آن بسیار نظریه‌ها و اصول بامفهومش، که اثبات‌پذیر هستند و پس از آن نشیب و رو به افول است. این شاهکارِ آغازین اقتصاد خرد است، که به گونه‌ای پایه‌ی هر نظریه‌ی مهمی در تجارت و کسب‌و‌کار است. از آن پس چیزها بدتر می شوند: به اقتصاد کلان می رسید (اگر می خواهید می توانید از ادامه این پاراگراف بگذرید) با آن نظریه های جالبش درباره چیزهایی مثل ارتباط نرخ بهره و بیکاری که بیشتر ثابت نشده به نظر می آیند تا ثابت شده، و پس از آن بدتر و بدتر می‌شود و بیشتر گرایشهای اقتصاد به فیزیک مبدل می شوند، که به درد پیدا کردن کاری بهتر در بازار وال‌استریت می خورد. ولی حتما اقتصاد خرد را بگیرید، زیرا شما باید درباره عرضه و تقاضا بدانید، شما باید درباره مزیت‌های رقابتی بدانید و باید مفاهیم سود ویژه، کاهش قیمت و مطلوبیت حاشیه‌ای را درک کنید پیش از آنکه بخواهید بدانید چرا شرکت با این روش کاری سود ده است. چرا کامپیوتری‌ها باید اقتصاد یاد بگیرند؟ زیرا برنامه نویسی که اصول کسب و کار رابداند برای شرکت از آنکه نمی‌داند، ارزشمندتر است. و این خیلی مهم است. نمی توانم بگویم چند بار کار ما بخاطر ایده‌های احمقانه ای که در برنامه‌نویسی شدنی و در سیستم سرمایه نشدنی هستند، بی‌نتیجه مانده است. بخار چیزهایی که در اقتصاد خرد یاد می گیرید برنامه نویسی ارزشمند‌تر خواهید بود، و بخاطرش پاداش خواهید شد.

درسهایی که کامپیوتری نیستند را تنها به این خاطر که کسل‌کننده هستند سرسری نگیرید. سرسری گرفتن درس‌هایی که تخصصی نیستند راه بسیارخوبی است برای که معدل کل پایین‌تری داشته باشید. هیچگاه معدل خود را دست کم نگیرید، بسیاری از استخدام کنندگان و مدیران، از جمله خودم، هنگام مطالعه رزومه، مستقیم سراغ معدل می رویم، و البته از این کار هم پشیمان نیستیم. چرا؟ زیرا معدل شما نشان می‌دهد که استادان شما در دراز مدت و در شرایط مختلف در باره عملکرد شما چه می‌اندیشیده‌اند. رتبه کنکور چطور؟ آزمونی است که تنها در چند ساعت برگزار شده‌است. اما معدل نشان دهنده‌ی صدها کار و پژوهش کلاسی و میان ترم در چهار سال است. البته مشکلات خاص خودش را هم دارد. معدل نمی‌گوید که فلان درس گلابی را در بهمان دانشگاه گلابی‌تر گذرانده‌اید یا مکانیک کوانتومی را در یک دانشگاه سخت‌گیر. البته من وقتی معدل متوسطی را از آن دانشگاه آسان‌گیر می‌بینم از آنها توصیه نامه و مدارک دیگری هم می‌خواهم و دنبال افرادی با معدل بالاتر از این دانشگاه‌ها می گردم. چرا مدیری که به دنبال مهندسان نرم افزار است، باید به نمره درس تاریخ شما اهمیت می دهد؟ چراکه تاریخ کسل کننده است. آهان، پس شما دارید می گویید باید شما را استخدام کنم زیرا شما هنگامیکه کار کسل‌کننده می‌شود، درست کار نمی کنید؟ بله، در برنامه نویسی هم چیزهای کسل‌کننده هست. هر کاری بخش‌های کسل کننده دارد. من یکی که افرادی را استخدام نمی‌کنم که به دنبال کار‌های جالب هستن و فقط آنها را انجام می‌دهند. من در دانشگاه درس مردم‌شناسی فرهنگی را گرفتنم زیرا خوب دریافته بودم که باید چیزهایی راجب به مردم‌شناسی بیاموزم، و از دید من درس بدرد بخوری بود. جالب است؟ نه آنقدرها! مجبور بودم کتابهای واقعا خسته کننده‌ای در مورد سرخ پوستان در جنگل‌های بارانی برزیل و ساکنان جزیره تروبریاند بخوانم، که با وجود همه احترامی که برایشان قایل هستم برای من چندان جالب نبود. در واقع کلاس آنچنان خسته‌کننده بود که چیزی مثل تماشای رشدچمن ها برایم هیجان انگیز‌تر بود و من آرزویش را می کردم. کاملا علاقه ام را راجع به موضوع از دست داده بودم. گریه‌ام در آمده بود و از بحث‌های بی پایان در باره جمع‌کردن سیب‌زمینی شیرین بسیار خسته شده بودم. نمی دانم مردم جزیره تروبریاند چرا اینقدر وقت صرف جمع‌آوری سیب‌زمینی شیرین می کردند، چیز دیگری یادم نمی آید، بسیار کسل کننده بود، اما زمان میان ترم که رسید حسابی درس را شخم زدم. کم‌کم به این رسیدم که مردم‌شناسی فرهنگی دارد برایم شگنجه و ملالت می شود و کسالت سد راه من است. اگر در کلاسی بیست می‌گرفتم که در امتحانش باید همه چیز را درباره پوشش سرخپوستان در فلان جشن می‌دانستم، می‌توانستم از پس هرچیزی برآیم هرچقدر هم که خسته‌کننده باشد. بار بعد که از اتفاق جایی گیر کردم و مجبور بودم برای یک چرخه کاری 18 ساعت منتظر بمانم از مطالعه آن قبیله سپاسگذار بودم چون در مقایسه بسیار خوشایندتر بود. من بیست گرفتم. خوب، اگر من توانستم پس شما هم می‌توانید.

دیگر نگران فرصتهای شغلی که نصیب هندی‌ها می شود نباشید

اگر در هند هستید هیچگاه چنین نگرانی نداشته‌اید، پس دیگر هم نگران شغل‌هایی که به هندیان داده می‌شود نباشید! در هند شغل‌های جالبی وجود دارد، از آنها لذت ببرید.
مرتب می‌شنوم که از تعداد افرادی که به رشته کامپیوتر می‌روند کم می‌شود و دلیلی که می‌شنوم این است که دانشجویان از این می‌ترسند به رشته‌ای بروند که کارهایش به هندی‌ها داده می شود. این حرف به دلایل بسیاری نادرست است. نخست اینکه انتخاب شغل بر اساس گرایش روز (حال) کاری نابخردانه است. دوم اینکه حتا اگر تمام کارهای برنامه‌نویسی به هند و چین داده‌شوند، برنامه نویسی به گونه‌ای شگفت انگیز مهارت خوبی برای همه گونه کارهای جالب و خیال‌انگیز است، کارهایی چون مهندسی فرآیندهای تجاری. سوم: این را از من بپذیرید که هنوز هم برنامه‌نویس به‌راستی خوب کیمیا است هم اینجا و هم هند. بله بسیار از افراد کامپیوتر و آی‌تی خوانده هستند که بیکارند و درباره اینکه مدت بسیاری است که بیکارند گلایه‌ می‌کنند، می‌دانید چرا؟ ناراحت کردن آنها را به جان می‌خرم و می‌گویم برنامه‌نویسان واقعا خوب حتما سر کار هستند. چهارم: ایده بهتری دارید؟ می‌خواهید چه کار کنید، تاریخ بخوانید؟ بعد هم راه دیگری ندارید جز اینکه ادامه تحصیل بدهید و به رشته دیگری چون حقوق بروید. چیزی هست که از آن مطمئن هستم: ٪99 وکلا از کارشان متنفرند، از تک‌تک دقایق کارشان متنفرند و هفته‌ای 90 ساعت کار می‌کنند. همانگونه که گفته‌ام: اگر از برنامه نویسی لذت می برید خدا را شکر کنید زیرا از جمله محدود افراد بسیار خوش شانسی هستید که با انجام دادن کاری که دوستش دارید می توانید زندگی خوبی بسازید.
بگذریم، فکر نمی‌کنم داشجویان به‌راستی اینگونه فکر کنند. کم شدن دانشجویان کامپیوتر به این خاطر است که پس از یک دوره جو‌گیری هم‌اکنون تعداد به حد طبیعی خود رسیده است. جو‌گیری باعث شده بود کسانی که به‌راستی برنامه‌نویسی را دوست نداشتند فکر کنند این کار کار پر درآمدی است و به سوی آن هجوم بیاورند. خوشبختانه چنین افرادی دیگر به کامپیوتر نمی‌آیند.

مهم نیست که چه می کنید دوره کارآموزی خوبی بردارید

استخدام کننده‌های هوشمند می‌دانند که عشاق برنامه‌نویسی در کلاس سوم راهنمایی برای دندانپزشک خود پایگاه داده نوشته‌اند، سه سال پیش از ورود به دانشگاه در آموزشگاه‌های کامپیوتر درس داده‌اند، برای نشریه دانشجویی سیستم مدیریت محتوا ساخته‌اند و کارآموزی آنها در شرکتی (خوب) نرم‌افزاری بوده است. این چیزی است که آنها در رزومه شما جستجو می‌کنند.
اگر از برنامه‌نویس لذت می‌برید، بزرگ‌ترین اشتباهی که ممکن است بکنید این است که به کاری نیمه‌وقت یا چیزی شبیه آن در کاری جز برنامه‌نویسی بروید. می‌دانم که هر فرد 19 ساله‌ی دیگر می‌خواهد که کاری در یک لباس فروشی پیدا کند، اما شما مهارتی دارید که بسیار باارزش است حتا اگر 19 سال داشته باشید پس نابخردانه است که وقتتان را در تا کردن پیراهن تلف کنید. پیش از آنکه فارغ‌التحصیل شوید باید رزومه‌ای داشته باشید پر از کارهای برنامه‌نویسی.

این نوشته برگردانی است از:

Spolsky, Joel. “Advice for Computer Science College Students

منبع

من امروز اولین پرداخت الکترونیکی‌ام را انجام دادم! این یکی از نقاط عطفی است که می‌تواند برای یک کاربر ایرانی اینترنت رخ دهد. باور کنید یک لحظه هیجان‌زده شدم و به خودم گفتم چقدر راحت! در عرض یک دقیقه و در یک روز تعطیل بدون آن‌که به بانک بروم، قبض تلفن خانه را پرداختم. تمام!
کل کار ساده‌تر از آن چیزی بود که تصورش را می‌کنید. قبل از هر چیز لازم است که رمز دوم کارت خودپرداز بانک را فعال کنید. مثلاً یکی از کارت‌هایی که من دارم، کارت نقدی بانک پارسیان است. به خودپرداز بانک خودم (پارسیان) مراجعه کردم، و گزینه عملیات رمز را از منو انتخاب کردم. رمز دوم را اضافه کردم.
در سایت بانک پارسیان، بخشی به نام پرداخت قبوض وجود دارد. روی آن کلیک کنید. حالا در دو کادر موجود در صفحه شناسه قبض و شناسه پرداخت را که روی قبضتان نوشته شده، وارد کنید. در صفحه بعد میزان مبلغی که روی قبضتان وجود دارد را مشاهده می‌کنید. برای پرداخت باید شماره کارت (روی کارتتان یک شماره به صورت برجسته حک شده است)، تاریخ انقضاء کارت (روی کارت حک شده)، رمز اینترنتی (همان رمز دومی که از خودپرداز وارد کردید)، و CVV2 را وارد کنید که پشت کارتتان چاپ شده است (مثل شکل زیر). حالا با تأیید کردن تراکنش، پرداختتان تکمیل می‌شود. دارندگان کارت‌های دیگر عضو شبکه شتاب هم می‌توانند از راهنمای این صفحه برای پرداخت از پارسیان اقدام کنند.

به نظرم با فرهنگ‌سازی پرداخت الکترونیک می‌توان از میزان ترافیک و سفرهای بیهوده شهری جلوگیری کرد. همین‌طور با این کار از شلوغی بانک‌ها هم کاسته می‌شود. از طرف دیگر کلی خرید الکترونیک از رزرو بلیت قطار و اتوبوس تا ثبت‌نام سیم‌کارت تلفن همراه را می‌توان انجام داد. آن هم در هر ساعت شبانه‌روز که اراده کنید. برای نمونه این فروشگاه‌های الکترونیک را ببینید.
این چیزی که نوشتم یک راهنمای کامل نیست. اما به نظر لازم است تا یک فرهنگ‌سازی درست و حسابی برای خرید الکترونیک آغاز شود. با زیاد شدن تقاضا است که در سیستم عرضه هم تحول پیدا خواهد شد. اگر درخواست ما به عنوان کاربران اینترنت افزایش یابد، شرکت‌های بیشتری فروشگاه یا پایانه الکترونیک خود را راه‌اندازی می‌کنند و تمام اینها یعنی آزاد شدن بیشتر وقت ما. حالا نوبت وبلاگ‌ها است که خلاء ناشی از فرهنگ‌سازی رسانه‌ها را پر کنند. حلقه اول وبلاگ‌های مرجع با پیوستن به این حرکت و شیوع آن می‌توانند آغازگر این حرکت باشند .

منبع

اغلب کاربران رایانه های شخصی از سرعت پایین سیستم های خود شاکی هستند و دائما به دنبال ارتقا قطعات داخلی و حافظه آنها می باشند. هیچ چیز به اندازه سرعت پایین رایانه های شخصی ، کاربران را عصبانی نمی کند.کندی سیستم ها ، اتلاف وقت و پرداخت هزینه های اضافی را برای کاربران به همراه خواهد داشت. به طوری که کاربران مجبور می شوند ، ساعت های بیشتری را در اینترنت بگذارنند و یا اینکه هزینه های بیشتری را صرف خرید قطعات داخلی پیشرفته تر کنند.

از آنجایی که بیشتر رایانه های شخصی مجهز به ویندوز XP هستند ، این توصیه ها تنها مورد استفاده کاربران این ویندوز پر طرفدار قرار خواهد گرفت.
در مرحله نخست باید ظرفیت Ram یا حافظه رایانه های شخصی مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار ابتدا دکمه Alt روی صفحه کلید را فشار داده و بر روی My Computer کلیک کنید و یا مستقیما به control panel بروید.تا بالا آمدن اطلاعات بر روی قسمت General منتظر بمانید.
در صورتی که ظرفیت رم رایانه شما 256 مگابایت یا کمتر بود ، بهتر است یک رم 512 مگابایتی دیگر را به سیستم خود اضافه کنید. البته این کار کاملا اختیاری بوده و آن را به عنوان یک پیشنهاد موثر در افزایش سرعت تلقی کنید.
اما در صورتی که حافظه سیستم شما 1 یا 2 مگا بایت بود، بدون نیاز به ارتقا سیستم به توصیه های ما عمل کنید.
در مرحله بعدی باید برنامه های Start-up یا همان برنامه هایی که با آغاز کار ویندوز فعال می شوند، را تعیین کنیم.روش ساده برای تشخیص تعداد این برنامه ها ، مشاهده نوار وظیفه پایین دسکتاپ است.دقت داشته باشید ، در کنار ساعت ویندوز ، چه آیکون های دیگری وجود دارد. در صورتی که تعداد آنها بیش از چهار یا پنج برنامه بود، باید از لزوم وجود آنها در نوار وظیفه مطمئن شد.در این مکان اغلب برنامه های اینترنتی همچون مسنجر یاهو ، MSN و Wnidows live ، نرم افزارهای کاربردی و چاپگر دیده می شود که وجود آنها اصلا لزومی ندارد و تنها کندی سرعت رایانه ها را به همراه خواهند داشت.
تنبلی را کنار بگذارید و هر زمان که به این برنامه ها احتیاج داشتید به صورت دستی به اجرای آنها بپردازید.
برای اینکه بعضی برنامه های غیر ضروری را موقتا غیر فعال کنید ، ابتدا به قسمت Start رفته و گزینه Run را انتخاب کنید. در باکس خالی «msconfig» را نوشته و ok کنید. به قسمت Startup بروید. بسته به نوع سیستم شما و نرم افزارهایی که در آن نصب شده است، گزینه هایی با نام های پیچیده ای دیده می شوند که اکثر آنها تیک خورده اند. علامت کنار برنامه های غیر ضروری را بردارید. البته دقت داشته باشید برنامه های مفید و ضروری همچون ضد ویروس و ضد جاسوس سیستم خود را غیر فعال نکنید.پس از اتمام کار ، بهتر است ، رایانه خود را Restart کنید.
در صورتی که برنامه ای را به اشتباه غیر فعال کردید، دوباره از گزینه Run در منوی استارت و تایپ همان کلمه وارد قسمت Start up شوید و کنار برنامه مورد نظر را تیک بزنید.توصیه می شود ، در صورت نداشتن آگاهی کامل به قسمت های دیگر این پنجره وارد نشوید و هر بار پس از اعمال تغییرات ویندوز را Restart کنید.
روشی دیگر برای افزایش سرعت ویندوز Xp حذف جلوه های دیداری جدید در ویندوز می باشد.برای اینکار بر روی گزینه My Computer کلیک راست کرده و Properties را انتخاب کنید. در قسمت Advanced بر روی گزینه Setting باکس Performance کلیک کنید.در همان قسمت Visual Effect ، گزینه Adjust For best performance را انتخاب کنید و Apply کنید.
با انتخاب این گزینه شکل ظاهر ویندوز شما تغییر کرده و به صورت نسخه های قدیمی تر تبدیل می شود. این امر موجب افزایش سرعت عملکرد ویندوز خواهد شد. به طور حتم ، کاربران سرعت را به زیبایی ویندوز خود ترجیح می دهند

در Windows XP می توانید مجوز اجرای همه یا تعدادی از برنامه های کاربردی روی کامپیوتر را از کاربران سلب کنید.
برای محدود کردن دسترسی کاربران به برنامه های نصب شده روی کامپیوتر به سراغ Local Security Police می رویم.
در قسمت قبلی گفتیم که برای دسترسی به این بخش Control Panel را باز کرده و گزینه Performance and Maintenance را انتخاب کنید سپس به سراغ Administrative Tools رفته و میانبر Local Security Police را اجرا کنید تا پنجره ای به همین نام باز شود.
این دفعه روی مجموعه Software Restriction Policiesدر پانل سمت چپ کلیک کرده و بعد از انتخاب زیرگروه Additional Rulers به پانل سمت راست می رویم.

برای محدود کردن دسترسی به یک برنامه توسط کاربران، در ناحیه خالی پانل سمت راست، راست کلیک کرده و گزینه New Hash Rule را انتخاب کنید. تا کادری به همین نام باز شود.

برای تعیین یک برنامه روی دکمه Browse کلیک کنید و فایل اجرایی برنامه را انتخاب کنید.
حالا برای غیرفعال کردن برنامه از کادر Security level گزینه Disallowed را انتخاب کنید و دکمه Ok را بزنید.
موفق شدید، حالا کاربران دیگر نمی توانند این برنامه را اجرا کنند

منبع

ویندوز از تکنولوژی Encrypting File System یا EFS برای رمز گذاری فایل ها استفاده می کند، این قابلیت بر اساس رمزگذاری هسته فایل هایی که در سیستم فایل NTFS قرار دارند کار می کند.
رمزگذاری فایل ها به صورت مخفی انجام می شود.
استفاده از EFS شبیه به قابلیت Permission است که در قسمت قبلی گفته شد و می تواند برای محدود کردن دسترسی به داده های درون فایل ها و فولدرها مورد استفاده قرار بگیرد.
اگر کاربری بدون اجازه اقدام به باز کردن فایل های رمزگذاری شده کند محتویات فایل را نخواهد دید و اگر به صورت فیزیکی (مثل قرار دادن Hard روی یک سیستم دیگر) بخواهد فولدر یا فایل را باز کند با پیغام Access Denied مواجه می شود.
رمزگذاری فایل و فولدرها:
برای رمزگذاری فایل یا یک فولدر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Properties را بزنید.

در کادری که به همین نام باز می شود روی دکمه Advanced کلیک کنید.

در کادری که به نام Advanced Attributes باز می شود گزینه Encrypt contents to secure data را علامت زده و Ok کنید.
اگر یک فولدر را رمزگذاری می کنید که خود دارای زیرفولدر است بعد از زدن Ok در کادر Properties پیغامی با دو گزینه ظاهر می شود که انتخاب گزینه اول باعث رمزگذاری فولدر اصلی و انتخاب گزینه دوم موجب رمزگذاری فولدر به همراه تمام زیرفولدرهای آن خواهد شد.

توصیه می شود رمزگذاری را در سطح فولدر انجام دهید.
بعد از رمزگذاری، رنگ قلم فولدرها و فایل های رمزگذاری شده سبز می شود.
هنگام رمزگذاری فایل ها و فولدرها نکته های زیر را به خاطر داشته باشید:
فقط فایل ها و فولدرهایی که در سیستم NTFS هستند می توانند رمزگذاری شوند.
فایل ها و فولدرهایی که فشرده شده هستند نمی توانند رمزگذاری شوند، اگر کاربر علامت بزند یک فایل یا فولدر را برای رمزگذاری از حالت فشردگی خارج خواهد شد.
فایل های رمزگذاری شده می توانند از رمزگذاری خارج شوند اگر فایل را به یک درایوی که سیستم فایلی NTFS ندارد، کپی کنید یا انتقال دهید.
انتقال فایل هایی که رمزگذاری شده نیستند به فولدری که رمزگذاری شده است باعث می شود به صورت خودکار فایل ها رمزگذاری شوند، اما عملیات معکوس به صورت خودکار فایل ها را از رمزگذاری خارج نخواهد کرد.
فایل های علامت خورده با صفت سیستمی و فایل های داخل فهرست ریشه نمی توانند رمزگذاری شوند.
رمزگذاری یک فولدر یا فایل آن را در برابر حذف شدن توسط کاربر Administrator حفاظت نمی کند.

» نکته:
با استفاده از فرمان Cipher در خط فرمان نیز می توانید اقدام به رمزگذاری کنید.

منبع : شاهوار